خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

گوهر لطایف / حکایات و تمثیلات اخلاقی

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۱۵ ب.ظ

ادبِ نیکو

از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مروی است که: عطا نکرد هیچ پدری فرزند را بهتر از ادب نیکو. حکایت شده است که: منصور از کسانی که به زندان کرده بودند پرسید: سخت تر جفایی که بر شما رفت چه بود؟ گفتند: فرصت هایی که در تأدیب فرزندان از دست دادیم و آنها زیان کردند بر ما. گفته اند: تعلّم در کودکی، هم چو نقش است در حَجر. حسن گفت: عقل بزرگ وافرتر است از کودک امّا دلش مشغول تر است. از حکیمی پرسیدند: حدّ علم تا چه وقت باشد؟ گفت: چندان که حیات باشد، یعنی: مِنَ الْمَهدِ اِلَی اللحَّد، از گهواره تا گور.

پیری با مأمون گفت: قبیح باشد که من چیزی بپرسم؟ گفت: آن قبیح تر باشد که چیزی ندانی. گفته اند: آدمی عالمی نگردد مگر به پنج چیز: فطرتی که متحمل علم باشد، عنایتی تمام به طلب علم و کفایتی که قیام کند به معیشت و استنباط لطیفی و معلّم نصیحتی. و گفته اند: قادر نباشی که عالم گردی به علوم سنیّه. مگر که محو کنی از ذهن امور دَنیّه را و بیرون کنی از نفس، صفات رذیله را و از طبع، عادات ذمیمه را.

* * *

با عالمی گفتند: چرا صبحگاه برای درس اختیار کرده اند؟ گفت: برای آنکه عقل ها آن وقت وافرتر است برای قرب عهد آدمی به خاموشی و دوری اعضا از معاصی. گفته اند: نظر در علم به شب ها کنید، که روز، دل در طیران است و شب، ساکن آشیان.

شخصی را فرستادند پیش معلّمی تا قرآن تعلّم نماید. هر چه می آموخت سابق آن را فراموش می کرد. گفت: کسی با من بفرستید که هر چه حفظ می کنم کم کم تسلیم او کنم.

گفته اند: خیر نیست در علمی که به همراهی تو از وادیی عبور نکند و به تو مجلس ها معمور نشود. گفته اند: قید علم، کتابت است.

حکمت

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: علم، خزانه است و کلید آن سؤال است. گفته اند: سؤال کنید، سؤال احمقان. و حفظ کنید، حفظ زیرکان.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: حکمت، گم شده مؤمن است. هر جا می یابد او را قید می کند. و گفته اند: حکمت از هر که بشنوی فرا گیر. بسا صیدی که از شست عاجزی بر خاک افتد و بسا حکمت که از زبان غیر حکیمی بیرون جهد. کِنْدی گفت: گوهر نفیس و درّ قیمتی را بها نشکند اگر چه غوّاص سخیف و بی بها باشد و یا فروشنده بی قدر و بی ضیا. بوذرجمهر گفت: از هر چیز خصلت بهتر آن را فرا گرفتم: از سگ وفا و پاس حریم صاحب، و از خوک صبح گرفتن او از پی طالب.

* * *

علی علیه السلام فرموده: دل ها ملول و مانده می گردد هم چو بدن ها، پس وقت ملالت دل، طرایف حکمت و نوادر علوم و حکایت بجویید.

و هم فرموده: دل ها را خواهشی و اقبالی است و ادباری. او را از راه خواهش او بیایید که چون دل را اکراه کنی کور گردد، چنانچه آمده است: دل را کَلال و ملال است (خسته شدن) چنانچه نشاط و انبساط است. با او مدارا واجب باشد که چون دل را اکراه کنی وقت کلال کور گردد. هم چو اکثر اطفال که معلّمان یا پدران نادان بر ایشان تنگ گیرند تا مبهوت و کوردل می گردند.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: دو حریص سیر نگردند: حریص علم و حریص مال و فرمود: شَرَه (حرص) در مال، دنائت است و در علم، نباهت. علی علیه السلام فرمود: هر ظرفی تنگ گردد به آنچه در او ریزند مگر ظرف علم که فراخ گردد جای او. انوشیروان گفت: دل دانا هم چو خانه ای است که آنجا چراغی روشن باشد و دل جاهل هم چو خانه تاریک.

زینت عقل

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خداوند رحمت کند بنده ای را که سکوت کند و سالم ماند یا سخن نیک گوید و غنیمت برد. پس صَمْت افضل باشد، برای آنکه سلامتْ اصل است و غنیمتْ فرع و سلامتْ دفع ضرر است و غنیمتْ جلب نفع و اوّل اولی و أَوْجَب است. از بزرگی پرسیدند: سکوت بهتر باشد یا نطق؟ گفت: سکوت تا آن وقت که حاجت افتد به نطق، پس سکوت حرام باشد.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: رحمت کند خدای آن را که نگاه دارد زاید قول خویش و انفاق کند زایل مال خویش.

گفته اند: خاموشی زینت عقل است و پرده عیب جاهل.

علی علیه السلام فرمود: اگر سخن از نقره باشد، سکوت از طلاست.

از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند از آن چه بیشتر مردم را در آتش افکند؟ فرمود: شکم و دهن.

لقمان، بنده سیاه شخصی بود. او را گفت: گوسفندی ذبح کن و از آن نیکوتر لقمه برای من بیار. زبان بیاورد و باز گفت: گوسفندی ذبح کن و خبیث تر لقمه از آن بیار، باز زبان آورد. گفت: از زبان نیکوتر نباشد چون نیکو باشد. و از آن خبیث تر نباشد چون خبیث باشد. با حذیفه گفتند: دیری است زبان در زندان داری؟ گفت: می ترسم اگر رها کنم ضرر رساند. مرغی به شب بر بهرام بگذشت و صدا کرد. بهرام تیری بر او انداخت و بزد. گفت: اگر خاموش می بود او را بهتر بود. گفته اند: عاقل، جواب بعد از تأمّل گوید و احمق، بی تأمّل گوید.

* * *

شخصی به ایاس گفت: در تو عیبی نیست غیر این که در جواب تعجیل کنی. گفته اند: تو حُسن استماع یاد گیر چنانچه حُسن مقال یاد گرفتی و بر کسی اعتراض مکن و گفته اند: متکلّم را بر سامع سه حق باشد: دل حاضر کند و خوب گوش کند و پنهان دارد آنچه پنهان باید داشت.

و گفته اند: هرکه خوب گوش به گفتار تو نکند هم جواب خوب ندهد. فیلسوفی با شاگرد خود گفت: این مسئله فهمیدی؟ گفت: آری. گفت: دروغ گفتی. چرا که نشان فهمیدن در تو ظاهر نگشت و آن سرور و خوشحالی است.

و گفته اند: نشاط سخنگو به قدر فهم سامع است.

;فهم سخن گر نکند مستمع ;قوّت نطق از متکلّم مجو

مذاکره و مشاوره

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گفته است: آبستن گردانید عقل های خود را به مذاکره و نتاج بگیرید و استعانت کنید در امور خود به مشاورت تا صلاح یابید.

و گفته اند: مردم دو قسم باشند: عالم، با او جدال مکن و جاهل با او سخن مگوی. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هلاک نکرد پیشینیان را مگر کثرت سؤال و اختلاف بر انبیا.

دو متکلّم یک جا جمع شدند. یکی طلب مناظره کرد، آن دیگر گفت: به شرط آنکه غضب و عجب و شَغَب یعنی: فریاد و غوغا نکنی و به دیگری روی نیاری و دعوی دلیل نگردانی و هر تأویل که برای مذهب خود بکنی از من نیز مثل آن تأویل قبول کنی و اختیار تصادق و توافق نمایی و هر یک از ما، حقّ گمشده او بود و فهم صواب مقصود او.

شخصی دیگر گفت: برای هزار دینار دروغ نگویم، دوستش گفت: این یک دروغ بی درهمی. نقل است که یکی از صدور با یکی از علما گفت: من دروغ خود را شمرده ام همه عمر چهارده دروغ بیش نگفته ام. گفت: نوّاب این پانزده شد، حساب نگاهدار. رشید با فضل بن ربیع گفت: دروغ گفتی. فضل گفت: یا امیرالمؤمنین! روی دروغگو با تو مقابل نشود و زبانش با تو مخاطب نگردد.

کنایه از آنکه دروغ رشید گوید، چه روی شخص با خود مقابل و زبانش با خویش مخاطب نشود. رشید این تعریض را خوش آمد و او را عطا داد و عقوبتش نکرد. گفته اند: خطر کن از آنکه دروغ در خاطر حفظ کنی و در مجالس نقل کنی.

گفته اند: عاقل سخنی نگوید که او را بر آن تکذیب کنند.

یحیی بن خالد گفته است: دیدیم شارب خمر بازگردید و دزد توبه کرد و دروغگو هیچ برنگشت. در خبر است: همه دروغی را بنویسند مگر دروغ مرد در حرب که حرب خدعه است و مگر دروغ مردمیان دو شخص تا اصلاح کند، میان ایشان، یا دروغ مرد با زن خویش تا او را خشنود کند.

گفته اند: اگر خواهی عقل کسی را بیازمایی سخن محال پیش او بگوی، اگر انکار کرد عاقل است و اگر تصدیق کرد جاهل.


منبع : راغب اصفهانی ،  مجله  گنجینه > آذر 1382، شماره 33 صفحه 98

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۸
مجید کمالی

لطیفه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">