خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

همدردی

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۹ ب.ظ

از باب تمثیل نقل کرده ‌اند که: وقتی که ابراهیم خلیل را به آتش انداختند، یکی از مرغان هوا، به صحرای آتشی که ابراهیم را در آن انداخته بودند آمد. 

این مرغ، چون آتش سوزان را مشاهده کرد، می‌رفت و دهانش را پر از آب می‌کرد و به شعله ‌‌های آتش می ‌ریخت، برای اینکه آتش را به نفع ابراهیم سرد کند.
به او گفتند: ای حیوان! این آب دهان تو چه ارزشی دارد، آنهم در مقابل این همه آتش؟
گفت: من فقط به این وسیله می‌خواهم عقیده و ایمان و علاقه و وابستگی خودم به ابراهیم را ابراز کنم.[1]
[1] . شهید مرتضی مطهری، احیاء تفکر اسلامی، ص 26.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۲۷
مجید کمالی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">