لطایف و پند های تاریخی
پیش بینی خردمندانه ابن سینا
روزی حکیم و فیلسوف مسلمان ، ابوعلی سینا با شاگردش از راهی می گذشت . پسری را دید که خوشه ی انگور در دست دارد و توی راه آواز می خواند و دانه های انگور را به دهان می اندازد . بوعلی به شاگردش دستور داد که به دنبال این پسر برود و هر جا که به زمین افتاد ، او را بخواباند و با دست روی سینه و شکمش بمالد تا خوب شود ........