لطایف روزگار 2

توبه رسمی

یکی از اعیان زادگان می گفت: شبی به سحر نرسیدیم، روزه را خورده به منزل آمدیم. خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود، همین که وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت، چند روز با ما مثل جذامی ها رفتار می کردند، همه چیز قدغن، نوکرها غذا می آوردند در اتاق گذاشته فرار می کردند. بالاخره با وساطت بزرگترها ما را توبه رسمی دادند. آن وقت به عضویت خانه پذیرفتند.

عبدالله مستوفی، زندگانی من، ج 1، ص 327

انصاف

عدی بن حاتم یکی از یاران مخلص و مقاوم حضرت علی علیه السلام به شام آمد. معاویه به قصد طعن و تحریک پرسید: پسرانت کجایند؟! او با کمال افتخار گفت: در صفین پیشاپیش علی علیه السلام به شهادت رسیدند. معاویه گفت: علی درباره تو انصاف را مراعات نکرد; پسران تو را به کشتن داد و پسران خودش زنده ماندند. عدی خروشید و گفت: من درباره علی علیه السلام انصاف را رعایت نکردم، چه آن که او شهید شد و من زنده ماندم.

سفینة البحار، ج 2، ص 170

ارج حافظان

حضرت ولد (پسر مولوی) می گوید: «روزی ملک الحفاظ نزد مولانا آمد. مولانا به گرمی از او استقبال کرد و گفت: باید در صدر بنشینی. هم چنان که قران کریم را بالای رحل و کرسی و در صدر قرار می دهند، باید حافظان این مصحف شریف را نیز عزیز دارند و در صدر قرار دهند چون حامل کلام خدایند و هر دلی که نور قرآن در آن باشد، آن را در آتش نمی اندازند و احترامش را حفظ می کنند، اگر دلی حامل قرآن کریم باشد، چگونه به آتش دوزخ انداخته می شود؟» با اندکی تغییر - مناقب العارفین، ج 1، ص 307

در تعمیرگاه

مرد خسیسی به تعمیرگاه اتومبیل رفت و گفت: آقا اگر می شود چند قطره روغن به ماشینم بزنید و یک زیر چشمی هم به موتور ماشینم نگاه کنید!

مکانیک جواب داد: آقا می خواهی سرفه ای توی لاستیک هایتان بکنم تا بادش تنظیم شود.؟!

تلاوت قرآن

محمد اقبال لاهوری می گوید: «روزی نشسته بودم و قرآن کریم را تلاوت می کردم، پدرم توجهش به من بود. فلذا به من گفت: «اقبال! قرآن را چنان بخوان که گویی به خودت نازل شده است.» و همین جمله عامل مهمی بود که زندگی مرا تغییر داد.»

قدرت قرآن

«گلادستون » نخست وزیر انگلیس که استعمار انگلیس را جان داد، روزی در مجلس اعیان «قرآن » را از روی خشم و غضب بر روی تریبون کوفت و گفت: «تا این کتاب در میان مسلمین باشد و تا هنگامی که نام «محمد» در ماذنه ها بلند است و «کعبه » پا برجاست، امنیت و اطاعت سرزمین های مسلمان نشین در برابر استعمار انگلیس «محال » است.

معجزه جاوید

از معجزات پیامبران تنها نامی باقی مانده است. قرآن تنها معجزه پیامبراسلام صلی الله علیه و آله است که همیشه باقی خواهد ماند; زیرا معجزه او به صورت کتاب است

شیخ طنطاوی

دعای دل شکسته

گویند عیسی بن مریم علیه السلام روزی بیرون آمد. یکی از صالحان بنی اسرائیل با او بود. فاسقی به فسق مشهور با ایشان همی شد. سرافکنده و شکسته دل دعا کرد و گفت «اللهم اغفرلی » و آن مرد صالح گفت: یا رب فردا جمع مکن میان من و این عاصی. خداوند تعالی وحی فرستاد به عیسی علیه السلام که دعای هر دو اجابت کردم، این صالح را رد کردم و آن مجرم را بیامرزیدم.

دیوانه

رئیس تیمارستان رو به دیوانه ای کرد و گفت: تو چطور سر دوستت را شکستی؟ مرد دیوانه سر یکی دیگر از دیوانه ها را بر دیوار زد و گفت: این طوری!

منبع : مجلهدیدار آشنا > آذر و دی 1377، شماره 8  ، صفحه 62