خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

لطیفه های قرآنی

پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۲۳ ق.ظ

سران کفر و نفاق

اعرابی ای فرزندش را نزد معلمی آورد تا به او قرآن بیاموزد. پس از مدتی از فرزندش پرسید: به کدام سوره رسیده ای؟ گفت: به: «قل یا أیها الکافرون» (ای پیامبر) به کافران بگو.

اعرابی گفت: در گروه بدی قرار گرفته ای. پس از مدتی دوباره از فرزندش پرسید: الان به کدام سوره رسیده ای؟ گفت: «إذا جاءک المنافقون»؛ هنگامی که منافقان نزد تو آیند.

اعرابی گفت: نمی پردازی مگر به سران کفر. بهتر است که به چوپانی گوسفندانت بپردازی!

تفأل به قرآن و کمک گرفتن از آن

عالم ربانی «حاج شیخ حسن حاتمی» نقل می کند: من کتاب ارزشمند قواعد علامه را به امانت از شخصی گرفتم و آن را به «آقا شیخ ابراهیم بروجردی» به امانت دادم تا بعد از سه روز برگرداند. اما او فراموش کرد که از چه کسی امانت گرفته است، من هم فراموش کردم که کتاب را به چه کسی امانت دادم.

مدتها از این جریان گذشت. روزی صاحب کتاب آمد و آن را از من خواست؛ اما من هرچه گشتم، آنرا پیدا نکردم.

بعد از چند روز که از همه جا مأیوس شده بودم، با خودم گفتم تفالی به قرآن می زنم که این کتاب پیدا می شود یا نه؟ هنگامی که قرآن را گشودم، این آیه آمد:

«وإذ یرفع إبراهیم القواعد من البیت...» و نیز به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم پایه های خانه ی کعبه را بالا می برد. از اینجا پی بردم که کتاب را شیخ ابراهیم بروجردی امانت داده ام.

منبع: :مجلات > بشارت > آذر و دی 1389- شماره 80  :کرم الله تمری ، صفحه 70

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۹
مجید کمالی

لطیفه

قرآن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">