اختراع یک مسأله شرعی
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۱ ب.ظ
در ایام تحصیل، در یکی از سالها به نجف آباد اصفهان رفته بودیم، آن هم به این علت بود که ماه رمضان بود و درسهای حوزه تعطیل و دوستان ما هم درآنجا تشریف داشتند.
روزی از همین ایام، از عرض خیابان رد میشدم، به وسط خیابان که رسیدم، یک دهاتی جلوی مرا گرفت و گفت: آقا! من یک مسئله ای دارم و از شما جواب آن را میخواهم.ـ بگو!
ـ آیا غسل جنابت به تن تعلق میگیرد یا به جون؟
ـ من معنای این حرف را نمیفهمم، غسل جنابت مثل هر غسل دیگری است.
فکر کردم شاید یک معنای صحیحی درنظر داشته باشد و لذا گفتم:
از یک جهت به روح انسان مربوط است چون نیت میخواهد، و از جهت دیگر به تن انسان مربوط است، چون انسان تن را باید بشوید.
گفتم: مقصودت همین است؟
ـ نه آقا! جواب درست بده! آیا غسل جنابت به تن تعلق میگیرد یا به جون؟
ـ من نمیدانم!
ـ پس این عمامه را چرا سرت هشتی؟[1]
البته بعضی از این معناهای عامیانه راجع به مسائل مذهبی، بی پایه و اساس است و از طرفی اینکه یک روحانی و عالم دینی، همه این معماهای بیمعنا را هم بتواند جواب دهد، توقع بیجایی است و اصلاً در امور مسائل حساس اسلامی هم اگر کسی گفت نمیدانم عیب نیست، عیب آن است که کسی ندانسته و از روی جهل و غرور جواب غلط و غیر صحیح بدهد.[2]
[1] . هشتی: اصطلاح محلی است یعنی چرا سرت گذاشتی.
.[2] حکایت ها و هدایتها درآثار شهید مطهری ص294
۹۳/۰۱/۲۳