اقسام شادی
شادی امری ضروری برای انسان است. در سایه شادی و نشاط، زندگی معنا و مفهوم خاصی پیدا می کند و دل ها به هم نزدیک ، و ترس و نگرانی و ناکامی بی اثر می شود. شادی نه تنها بر روح و روان تأثیر می گذارد، بلکه جسم را تحت تأثیر قرار می دهد. تأثیر غم و شادی به خود شخص منحصر نیست، بلکه بر تمام جامعه تأثیر می گذارد و به همه افراد سرایت می کند. دین اسلام که دین فطرت است، به تمام نیاز های انسان از جمله شادی توجه دارد. شهید مرتضی مطهری می نویسد: «بعضی از مقدس مآبان و مدعیان تبلیغ دین، به نام دین با همه چیز به جنگ برمی خیزند. شعارشان این است که اگر می خواهی دین داشته باشی، به همه چیز پشت پا بزن! دنبال مال و ثروت نرو! حیثیت و مقام را ترک کن! از علم بگریز که حجاب اکبر و مایه گمراهی است! شاد مباش و شاد زندگی نکن. از خلق بگریز و به انزوا پناه ببر و امثال اینها». آن متفکر شهید این نظر را برخلاف منطق اسلام می داند و می گوید: «یکی از مختصات دین اسلام این است که همه تمایلات فطری انسان را در نظر گرفته و هیچ کدام را از قلم نینداخته و معنای فطری بودن قوانین اسلامی، هماهنگی آن قوانین و عدم ضدیّت آن با فطریات بشر است».[1] اسلام پیروان خود را به بهره مندی از شادی های مثبت و سازنده دعوت می کند؛ چرا که استفاده از امور مفرّح در اوقات مناسب و با رعایت حدود لازم، برای تجدید نشاط و کاستن از یکنواختی زندگی بسیار مؤثر است. امام علی(ع) در روایتی می فرماید: «للمؤمن ثلاث ساعات: فساعةٌ یناجی فیها رَبَّهُ و ساعة یَوُمُّ معاشه و ساعةٌ یُخَلیَّ بیِن نَفسه و بینَ لذتها فیما یَحِلُِّ وَ یَجْمُلُ؛[2] مؤمن باید شبانه روز خود را به سه قسمت تقسیم کند: زمانی را برای نیایش و عبادت پروردگار، و فرصتی برای تأمین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذت هایی که حلال و مایه زیبایی است، اختصاص می دهد». البته این نیاز نیز چون نیازهای دیگر انسان اگر مهار نشود، به طور حتم زیان هایی به دنبال خواهد داشت. بنابراین باید مرز شادی ها و تفریحات سالم و مشروع از شادی های ناروا روشن شود. به این جهت در این نوشتار شادی های پسندیده و ناپسند را از منظر اسلام بیان می کنیم. شاد کردن دیگراناین مضمون که شاد کردن برادر مؤمن، یکی از عبادات بزرگ است، به صورت های گوناگون در روایات وارد شده و ابوابی از مجموعه های روائی مثل کافی، وافی، وسائل الشیعه و ... را به خود اختصاص داده است. مضمون بعضی از روایات این است که بهترین و محبوب ترین عبادت نزد خدای متعال این است که انسان، دل برادر مؤمن خود را شاد سازد و به تعبیر معروف در قلب مؤمن «ادخال سرور» کند. در این باره مرحوم کلینی روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است: «أحب الأعمال إلی الله عزَّوَجلّ إدخال السرور علی المؤمنین؛[3] محبوب ترین اعمال نزد خداوند، شادکردن مؤمنان است». ویژگی شادی های پسندیدهانسان فطرتاً طالب شادی است. برخی گمان می کنند با ثروت اندوزی، استفاده از نوارها و موسیقی های مبتذل، شرکت در مجالس گناه و فساد، استفاده از تجملات و ... می توانند زمینه خوشی برای خود فراهم کنند، ولی از نگاه دین شادی پسندیده آن است که جهت گیری الهی داشته باشد و یا مقدمه ای برای انجام وظایف شرعی باشد؛ چون طبق نظام ارزشی اسلام، مطلوب واقعی، تقرب به خداست و همه حرکات و افعال انسان باید در همین جهت انجام گیرد تا به تکامل برسد. با توجه به معیار های کلی، می توان برای شادی های مطلوب، ویژگی های ذیل را برشمرد: 1. همراه با گناه نباشد؛ 2. با غفلت از خدا مقرون نباشد؛ 3. اعتدال و میانه روی در آن رعایت شود. شادی های پسندیدهاینک به چند نمونه از شادی های پسندیده اشاره می کنیم: 1. عمل صالحامام علی(ع) در نامه خود به عبدالله بن عباس می فرماید: «وَلْیَکُنْ سُرُورَکَ بِما قَدَّمْتَ وَ أسَفُکَ علی ما خَلَّفْتَ؛[4] باید شاد باشی به چیزی که از بیش فرستاده ای و افسرده باشی به چیزی که گذاشته ای». 2. ملاقات با برادران دینیپیامبر اکرم(ص) در وصیت به علی(ع) فرمود: «یا علی ثلاثٌ فرحاتٌ للمؤمنِ فی الدنیا لقاءُ الاخوانِ، إفطار من الصیامِ و التهجدُ فی آخر اللیل؛[5] برای مؤمن در دنیا سه خوشحالی است: دیدار برادران دینی، افطار از روزه و شب زنده داری در آخر شب». 3. حل مشکلات علمییکی از شادی های معقول و سازنده، خوشحالی برای رشد علمی و رفع مشکلات علمی است. کسانی که عشق به مطالعه و دانش دارند، لحظه های تحصیل و مطالعه خود را بهترین لحظه ها می دانند. درباره خواجه نصیر الدین طوسی گفته اند که گاهی تا صبح روی مسئله ای فکر و مطالعه می کرد. وقتی به حل مشکل موفق می شد، آن چنان بهجت و مسرتی به او دست می داد که فریاد می کرد: «کجایند پادشاهان و پادشاه زادگان (که شب ها را به عیش و عشرت و لذت به سر می برند) تا این لذت را درک کنند». 4. ذکر یاد خداکسی که به خدا محبت دارد، طبعاً به یاد اوست و از یاد او لذت می برد و تمام دلخوشی و لذتش به این است که به یاد او مشغول باشد. وقتی که غمی به سراغ مؤمن می آید، همه درها را به روی خود بسته می بیند و دچار گرفتگی و افسردگی می شود. اگر در همان حال به نماز بایستد یا به راز و نیاز و به صحبت با خدا بپردازد و تنها او را ببیند و تمام حوادث را از حکمت خداوند بداند و به غیر او دلخوشی و امیدی نداشته باشد، بعد از راز و نیاز احساس سبکی به او دست می دهد و شادی و خوشحالی در اعماق وجود او موج می زند و احساس می کند که محبوبش از او راضی و خشنود است. 5. شادی در روز شادی معصومانیکی از شادی های پسندیده، تشکیل مراسم جشن و سرور به مناسبت ولادت ائمه معصوم(ع) است. امام رضا(ع) به ریان بن شبیب فرمود: «... أن تَکونُ معنا فی درجات العلی من الجنان فَاحزُنْ لِحُزْنِنِا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنا؛[6] اگر دوست داری در درجات عالیه بهشت با ما باشی، به حزن ما محزون و به شادی ما شاد باش». شادی های ناپسندانسان به طور طبیعی می خواهد در دنیا شاد باشد و این شادی ها از راه های مختلفی پیدا می شود. گاه شادی ها، غم های طولانی را در پی دارند که با هدف تکاملی انسان سنخیت ندارند و یا با گناه، لهو و لعب، اتلاف وقت، هیجان و آزار و اذیت دیگران توأم است. از نظر شرع مقدس این گونه شادی ها مذموم و ناپسند است و مؤمنان باید از آن پرهیز کنند. در ذیل به برخی از شادی های ناپسند اشاره می کنیم. 1. شادی از طریق گناهشادمانی هنگام انجام گناه، یکی از اموری است که گناه را بزرگ می کند و موجب کیفر بیشتر می شود. در اینجا به چند روایت زیر توجه کنید: امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «شَرّ الأشرار من تَبَهَجَّ بالِشَّرِ؛[7] بدترین بدی ها کسی است که به بدی خوشحال گردد». و نیز فرمود: «من تَلَذّذَ بمعاصی اللهِ ذُلَّ؛[8] کسی که هنگام نافرمانی از خدا لذت ببرد، خداوند ذلت را به جای آن لذت به او می رساند». امام سجاد(ع) فرمود: «اِیّاکَ والابتهاجُ بالذَّنْبِ فإنَّ الابتهاج بِهِ أعظمُ مِنْ رُکوُبه؛[9] از شادی هنگام گناه بپرهیز که این شادی بزرگ تر از خود گناه است». رسول اکرم(ص) فرمود: «من أذْنَبَ ذَنْباً و هُوَ ضاحکٌ دَخَلَ النّارَ و هو باکٍ؛[10] کسی که گناه کند و در آن حال خندان باشد، وارد آتش دوزخ می شود، در حالی که گریان است». 2. شادی تمسخر آمیزیکی از شادی های منفی، شادی های تمسخر آمیز است که به منظور تضعیف حق، انجام می شود؛ مانند خنده فرعون در برخورد با دلایل منطقی و معجزات روشن حضرت موسی(ع)؛ چنان که قران کریم می فرماید: (فَلَمَّا جَاءهُم بِآیَاتِنَا إِذَا هُم مِنْهَا یَضْحَکُونَ)[11]؛ «چون آیات ما را برایشان آوردند، بر او خندیدند». این شیوه همه طاغوت ها و جاهلان متکبر است که می خواهند بدین وسیله به دیگران بفهمانند که اصلاً سخن و نظر آنان قابل بررسی، مطالعه و جوابگویی نیست و ارزش یک برخورد جدی را ندارد.[12] در عصر حاضر نیز متکبران و افراد خودخواه و فاسد، چنین رفتارهایی را به صورت های مختلف همچون: فیلم، طنز و ... دارند و برای اینکه حرف باطل خود را به کرسی بنشانند و زیر بار حق نروند، هر چه دلیل و برهان برایشان آورده شود، با خنده تمسخر آمیز سعی می کنند دلایل طرف مقابل را نادیده بگیرند و بر باطل اصرار ورزند. قرآن کریم در این زمینه می فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کَانُواْ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ) [13]؛ «همانا بدکاران بر اهل ایمان می خندند ». اما اینان غافل از این هستند که روزی می رسد که مؤمنان به آنان خواهند خندید: (فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ)[14]؛ «پس امروز (روز جزا) اهل ایمان به کفار می خندند». در واقع مورد تمسخر شدن کافران از سوی مؤمنان، نوعی عذاب دردناک برای مغروران متکبر است. 3. شادی به خاطر غرور و سرمستیبعضی از انسان ها به قدری مغرور و از خود راضی هستند که گمان می کنند همه اعمال آنها دقیق و درست است و از این بابت خوشحالی می کنند و گاه دوست دارند برای کارهایی که نکرده اند، مردم آنها را بستایند. قرآن درباره چنین افرادی می فرماید: (لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَّیُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ)؛[15]«(ای پیامبر) مپندار آنها که به کردار خود شادمان هستند و دوست دارند برای کارهایی که انجام نداده اند، ستایش شوند، از عذاب خدا رهایی یابند، بلکه برای آنها عذاب دردناکی خواهد بود». از این آیه استفاده می شود که فرح و سرور در برابر کار نیکی که انسان توفیق آن را یافته، اگر به صورت معتدل باشد و مایه غرور و خودپسندی نگردد، نکوهیده نیست.[16] 4. شادی به مشکلات دیگرانهر کس در طول زندگی، لغزش ها و اشتباهاتی دارد و گاه در موقعیت هایی قرار می گیرد که ممکن است مورد مضحکه دیگران قرار بگیرد؛ مانند: شکست در کارها، لکنت زبان، تپق زدن، به زمین خوردن و ... . در این مواقع، دیگران نباید خوشحالی کنند. علی(ع) فرمود: «لاتفرحن بِسَقْطَة غیرک فانک لاتدری ما یحدث بک الزمان؛[17] به لغزش دیگران خوشحال مشو؛ زیرا تو نمی دانی که زمانه با تو چه خواهد کرد». نقل شده عرب بادیه نشینی محضر رسول خدا رسید؛ در حالی که بر ماده شتری چموش سوار بود. پس از عرض سلام، شترش او را از آن حضرت دور کرد. این جریان تکرار شد و همراهان پیامبر به او خندیدند. مرد عرب ناراحت شد و شترش را کشت. اصحاب پیامبر(ص) عرض کردند مرد عرب شترش را کشت. حضرت فرمود: «بلی دامن های شما پر از خون آن شتر است؛ شما خندیدید و او از رفتار شما عصبانی شد و آن را کشت».[18] 5. شادی با دروغپیامبر اکرم فرمود: «وَیْلٌ للّذی یحدِث فیکذِب لیضحک به القوم وَیْلٌ لَه وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ؛[19] وای بر کسی که سخن دروغ بگوید تا مردم را بخنداند! وای بر او، وای بر او، وای بر او». 6. خندیدن به هنگام مصیبتعلی(ع) در تشییع جنازه ای شرکت کرده بود، ناگهان صدای خنده مردی را شنید. در این هنگام فرمود: «گویی مرگ برای غیر ما نوشته شده! گویی حق بر ما واجب گشته! گویی این مردگانی که می بینیم که به سوی ما باز می گردند، آنها را در قبرشان می گذاریم و میراث آنها را می خوریم و گویی بعد از آنها جاودان هستیم».[20] نیز خنده و شادی در برابر افراد محزون و غصه دار صحیح نیست امام عسکری(ع) فرمود: «لیس من الأدب اظهار الفرح عند المحزون؛[21] از ادب به دور است که انسان در برابر افراد محزون اظهار شادمانی کند.» یا به قول شاعر: گر لب پر خنده داری شاد باش ترک شادی کن چو دیدی چشم گریان کسی حق و باطل همیشه بوده است و همواره مظلومانی در تاریخ به دست ظالمان و ستمکاران کشته شده اند. بزرگ ترین ظلم تاریخ، ظلم به اهل بیت و شهادت جان سوز سالار شهیدان امام حسین(ع) و یاران باوفایش بود. بنی امیه و آل زیاد و آل مروان بر این جنایت بزرگ شادی کردند؛ چنان که در فرازی از زیارت عاشورا آمده است: «هذا یومٌ فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین؛[22] روز عاشورا روزی است که آل زیاد و آل مروان به کشتن حسین(ع) شادی کردند». آنان با شادی و سرور خود، رضایت خود را از این فاجعه بزرگ به نمایش گذاشتند. امروز هم اگر ظلمی در هر جای جهان صورت بگیرد و کسی به آن خشنود و شادمان باشد، شریک ظالم خواهد بود. امروز هم اگر در حالی که ده ها مسلمان در عراق و افغانستان و فلسطین کشته می شوند به مسابقات و جشنواره ها سرگرم شویم. گناهی بزرگ است. پی نوشت ها1 . امداد غیبی، مرتضی مطهری، صدرا، ص5657. 2 . نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت382. 3 . اصول کافی، ج2، تصحیح علی اکبر غفاری، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص188. 4 . نهج البلاغه، نامه66. 5 . بحارالانوار، چاپ مکتبة اسلامیة، تهران، ج77، ص52. 6 . وسائل الشیعه، ج14، ص502. 7 . غررالحکم، ج1، ص446، به نقل از کتاب گناه شناسی، محسن قرائتی، تنظیم و نگارش، محمد مهدی اشتهاردی، چاپ یازدهم، 1375، ص42. 8 . فهرست غرر، ص130، به نقل از همان. 9 . بحار، ج78، ص159، به نقل از همان. 10 . وسائل الشیعه، ج11، ص268، به نقل از همان. 11 . زخرف / 47. 12 . تفسیر نمونه، ناشر دارالکتب اسلامیه، چاپ هفدهم، ج21، ص79. 13 . مطففین / 29. 14 . مطففین / 34. 15 . آل عمران / 188. 16 . تفسیر نمونه، ج3، ص210. 17 . میزان الحکمه (ده جلدی)، ج3، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی، ص210. 18 . محجة البیضاء، ج5، ص233. 19 . بحارالانوار، ج77، ص88. 20 . نهج البلاغه، حکمت 118. 21 . بحارالانوار، ج78، ص374. 22 . همان، ج98، ص293. منبع : خداداد شمس الدین ، مجله فرهنگ کوثر > بهار 1387 - شماره 73 صفحه 131 |