پیاز عکه در مکه
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ
در زمانی که ابوهریره از جانب معاویه حاکم مکه بود، مردی مقدار زیادی پیاز به مکه آورده بود تا بفروشد. اما بازار پیاز در مکه کساد بود و کسی از او چیزی نخرید، پیازفروش بیچاره با خود اندیشید که با این وضع کسادی بازار چه کنم؟
سرانجام تصمیم گرفت تا به نزد ابوهریره حاکم شهر برود و شرح حال خویش را بگوید، چون پیش ابوهریره رسید گفت:ـ ای ابوهریره، آیا میتوانی یک ثوابی بکنی؟
ـ چه ثوابی؟
ـ من یک مسلمان هستم، چون شنیده بودم که در مکه پیاز پیدا نمیشود و نایاب است و مردم اینجا هم به پیاز نیاز دارند، لذا من هرچه مال التجاره داشتم همه را پیاز خریدم و به مکه آوردم، اما هماکنون می بینم که کسی سراغ پیاز را هم نمیگیرد و کسی از من چیزی نمیخرد و پیازها در حال از بین رفتن است. حالا شما کمک کنید و اموال یک مسلمانی را از تلف شدن نجات دهید.
ابوهریره گفت: بسیار خوب، روز جمعه آینده، موقع نماز جمعه که فرا رسید، همه پیازها را در یک جای معینی بگذارید و آماده فروش باش.
مرد به دستور ابوهریره عمل کرد و تا روز جمعه به انتظار نشست.
روز جمعه که شد هنگامی که مردم به نماز جمعه حاضر گردیدند، ابوهریره گفت: ای مردم، من از حبیب خودم، رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: هر که پیاز عکه را در مکه بخورد، بهشت بر او واجب میشود.
چون مردم این کلام را از ابوهریره شنیدند، ازدحام کردند و در ظرف مدت کوتاهی تمام پیازها را خریدند.
شاید آقای «ابوهریره» در وجدانش خیلی هم راضی بود که مثلاً من یک مؤمنی را نجات دادم، بعد همین افراد به خاطر منافع شخصی خود و بخاطر به دست آوردن جاه و مال چه چیزها که به اسم دین درست کردند، و از این راه چه ضربه ها که به دین و مذهب زدند. در حالی که جزء سیره انبیاء و اولیاء این بوده است که حتی برای حق از باطل استفاده نمیکرده اند.[1]
[1] . شهید مرتضی مطهری،سیره نبوی،ص 67 و 68.
۹۳/۰۱/۲۳