پیغمبر، بهتر میداند
شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۸ ب.ظ
مردی، مادری داشت که 300 سال عمر کرده بود و بسیار پیر و فرتوت شده بود به طوری که هر وقت میخواست جائی برود، پسرش با زنبیل او را جابجا میکرد.
یک روز که مادر، مریض شده بود و آن مرد، او را در زنبیل گذاشته و نزد طبیب میبرد، حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ او را دید و گفت: «این کیست؟»عرض کرد: «مادرم میباشد و او را نزد طبیب میبرم». حضرت روح الله فرمود: «او را شوهر بده، خوب میشود». مرد گفت: «او دیگر پیر شده است و وقت شوهر کردنش گذشته است».
پیرزن تا این حرف را شنید، دستش را از زنبیل بیرون آورد و محکم بر سر پسر زد و گفت:« ای بی شرم! تو حرف پیغمبر خدا را ردّ میکنی؟ آیا تو بهتر میدانی یا پیغمبر خدا؟».[1]
[1] . ریاض الحکایات، ص 40.
۹۳/۰۱/۲۳