يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ب.ظ
فراموشی
روزی در یکی از مجالس قرآنی،حافظی می خواست از حفظ قرآن بخواند.شروع به تلاوت
کرد.«بسم الله الرحمن الرحیم» «یس»دو بار همین را تکرار کرد و مدتی ساکت ماند و در
جای خود نشست.یکی از حاضران پس از مدتی گفت:اگر «و القرآن الحکیم» را فراموش کردی
«صدق الله العلی العظیم» را که فراموش نکرده ای!!
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۹ ب.ظ
لم بدهید!
یکی از عوام النّاس، همین که آخرین لقمه غذایش را می خورد،فوراً لم می داد و این
کار را بر خودش فرض و لازم می دانست. او بدون توجه به اطرافیان و میهمانان و اشخاص
محترمی که احیاناً حضور داشتند،بدین عمل مبادرت می نمود.از او پرسیدند:علّت اینکه
بعد از غذا فوراً لم می دهی، چیست؟گفت:چون خدا گفته است، پرسیدند:کجا گفته؟گفت:خدا
در قرآن گفته:«اکلاً لمّا».«اکل» که خوردن است و «لمّا» هم،همان لم دادن است،یعنی
بعد از خوردن، لم بدهید.
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ
دوست نادان
شخصی شنیده بود که در شب قدر مستحب است هزار بار «انا انزلناه» بگویند. او نیز شب
را احیا داشت و هزار بار گفت:«انا انزلنا» چون صبح شد با خود فکر کرد،نکند اشتباه
خوانده و می بایست (انا انزلناه) می گفته!.چون این مسأله را از کسی سئوال کرد و
دانست که اشتباه کرده، بسیار ناراحت و غمگین شد، لذا از او پرسید:حال من چه کنم؟
گفت:این که کاری ندارد. هزار بار بگو «هُ هُ هُ…»!!!
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۵ ب.ظ
خاطی مست یا قاری بلخ؟
آورده اند:در بلخ، محتسب مستی را به سرای امیر حاضر کردند تا بروی حدّ شرعی بزنند.
امیر به آن شخص خطاب کرد: چرا شراب نوشیدی و کسوت معصیت پوشیدی و عقل شریف را به
مستی و بیهوشی گرفتار ساختی؟ آن مرد گفت:«سبحانک هذا بهتان عظیم». (سوره نور،
ایه 16)
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ
پیامبر دروغی
شخصی به نام نصر اللّه ادعای پیامبری کرد. او را گرفته و نزد خلیفه بردند.خلیفه از
او پرسید: حال که ادعا می کنی فرستاده ی خدا هستی، ایا ایه ای از قرآن بر نبوت تو
دلالت می کند. پیامبر دروغی فوراً این ایه را خواند: «إذا جَاء نصرُ اللّهِ
و الفَتحُ». (سوره ی نصر ـ ایه ی 1)
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۱ ب.ظ
1. مؤذنی اذان می گفت و مردم به تعجیل و شتاب ، روی به مسجد می نهادند و برای صف
نماز جماعت از هم سبقت می گرفتند. ظریفی حاضر بود گفت: واللّه اگر مؤذن به جای حَی
عَلی الصلاة، حَی علی الزکات می گفت، مردم در فرار از مسجد بر همدیگر سبقت
می گرفتند!
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۰۹ ب.ظ
مهمان زیرک
در بغداد میهمانی به خانه شیخی آمد. شیخ به مرید خود گفت: «ویطعمون الطعام».
(سوره ی انسان، آیه ی8) «به فکر غذا باش» مرید گفت: «وجوه یومئذ ناضرة».
(سوره ی قیامت، آیه ی22) «با کمال میل اطاعت می کنم» شیخ گفت: «هل أتاک حدیث
الغاشیة». (سوره ی غاشیه، آیه 1) مرید زین اسب را برداشت تا به بازار برد و بفروشد.
از قضا بادی شدید وزیدن گرفت و زین را در شط انداخت. نا امید برگشت. شیخ چون مرید
را دست خالی دید، گفت: «إذا وقعت الواقعة». (سوره ی واقعه، آیه ی1) واقعه و اتفاقی
رخ داد! مهمان که مردی تیزهوش و زیرک بود، فوراً دست به دعا برداشت و گفت: «اللّهم
ربّنا أنزل علینا مائدة من السمآء». (سوره ی مائده، آیه ی 114) «خداوندا! روزی ما
را از آسمان فرو فرست»
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۰۵ ب.ظ
درمان با قرآن
مردی یهودی از حکیمی پرسید: خداوند در قرآن به پیامبر اسلام گفته است: «لا رَطبً وَ
لا یابِسً اِلاّ فی کتابً مُبین». (سوره انعام، آیه59)
حال بگو بدانمِِ« علم طبّ »در کجای قرآن آمده است؟
حکیم بدون تأمّل گفت: در «کلوا و اشربوا و لا تسرفوا». (سوره اعراف، آیه 31)
|
يكشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۰۳ ب.ظ
شوخی پیامبر(ص)
روزی صفیه دختر عبدالمطلب که عمّه رسول گرامی اسلام(ص) است، نزد آن حضرت آمد و در
حالی که پیر شده بود، گفت:
«یا رسول الله! دعا کن تا من به بهشت بروم».
رسول خدا(ص) فرمود: «زنان پیر به بهشت نخواهند رفت».
صفیه از نزد حضرت برگشت و می گریست.حضرت تبسمی کرد و فرمود: «به او خبر دهید که اول
پیر زنان جوان شوند، آنگاه به بهشت روند چرا که خداوند می فرماید:
«إِنَّا أَنشَأنا هُنَّ إنشأَء فَجَعَلنا هُنَّ أَبکَارأً»
ما زنان را در دنیا بیافریدیم آفریدنی. سپس آنها را دختران بکر و دوشیزه خواهیم
گردانید.(در آخرت)
|
شنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۱ ب.ظ
فقیر و مأمون
فقیری نزد مأمون آمد و گفت: فقیرم. مأمون گفت: ما همه فقیر هستیم. چنانکه خداوند
می فرماید: «یا ایها الناس انتم الفقراء؛ ای مردم! شما همگی فقیر و نیازمند
هستید».(سوره فاطر، آیه 15)
|