خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

۱۵۵ مطلب با موضوع «لطیفه های تاریخی» ثبت شده است

چه کسی خرما بیشتر خورده است؟

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۲:۱۲ ب.ظ

چه کسی خرما بیشتر خورده است؟

معروف است که روزی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله با حضرت علی علیه السلام خرما می خوردند. هر خرما که حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله می خورد، به آرامی هسته اش را نزد امیرالمومنین علی علیه السلام می گذاشت. وقتی خرما تمام شد در مقابل حضرت رسول هیچ هسته خرمایی نبود و همه هسته ها در مقابل حضرت امیر بود.

پیامبر فرمودند: «من کثر نواه فهو أکول» هر که هسته او بیشتر است، بیشتر خورده است.

علی علیه السلام فرمودند: «من أکل نواه فهو آکل» هر که خرما را با هسته خورده است، بیشتر خورده است.

در این هنگام پیامبر اکرم تبسم نموده و فرمان دادند تا هزار درهم به آن حضرت انعام دهند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۱۲
مجید کمالی

حکایات فکاهی

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۱:۳۵ ب.ظ

خلعت عید

از بهر روز عید، سلطان محمود، خلعت هر کسی تعیین می کرد. چون به طلحک رسید فرمود که پالانی بیارید و بدو دهید. چنان کردند. چون مردم خلعت پوشیدند، طلحک آن پالان در دوش گرفت و به مجلس سلطان آمد، گفت: ای بزرگان، عنایت سلطان در حق من بنده از اینجا معلوم کنید که شما همه را خلعت از خزانه فرمود دادن و جامه خاص از تن خود برکند و در من پوشاند.1


1. کلیات عبید زاکانی، ص 475.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۳۵
مجید کمالی

حکایات و لطایف

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ

گریه از خوف خدا

در روایت است که یحیی علیه السلام چندان گریسته بود که رخساره های مبارکش چون دو جوی، شکافنده شده بود و دندان های او می نمود. پدرش، زکریا علیه السلام گفت: ای فرزند! از خدای عزَّوجلَّ فرزندی طلب کردم که چشمِ من به دیدارِ او روشن شود، تو بدین نوحه و گریستن، جهان بر چشمِ من تاریک کردی. گفت: ای پدر! مرا جبرییل خبر کرده است که میان بهشت و دوزخ، عقبه ای است که از آن خلاص نیابد مگر کسی که [از خوف خدا] پیوسته گریان باشد. زکریا علیه السلام گفت: ای پسر! بِگری چندان که توانی، پیش از آن روز که گریستن سود ندارد و هم او فرمود که: هر چیز رانشانی است و نشانِ ترس خدای و اشتیاق بهشت، صبر است بر مشقّتِ طاعت.1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۹
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۵ ب.ظ

پیرزن به بهشت نمی رود!

٭روزی، پیرزنی به حضرت محمد(ص) گفت: «از خداوند بخواهید، که مرا به بهشت ببرد!»

پیامبر خدا(ص) فرمودند: «پیرزن ها به بهشت نمی روند!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۵
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۳ ب.ظ

راهی برای خوابیدن

در دوره آموزشی معمولاً بعد از نماز صبح نمی گذاشتند کسی بخوابد.اما اگر کسی خوابش می آمد،یک راه وجود داشت؛(آن هم این که) باید می رفت وضو می گرفت و نماز می خواند.بعد سرش را از روی مهر برنمی داشت و همانطور در (حال) سجده می خوابید. در این صورت هیچ کس حق بیدار کردن او را نداشت. یعنی جایز بود که هر کس می خواهد،به این ترتیب چرتی بزند.به چنین کسی می گفتند از خوف خدا غش کرده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۳
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ب.ظ

یا حضرت عباس

در روایتی از برادر (پاسدار) مرندی آمده است:خاطره ای که از جلسات مشترک با ارتش … دارم،این است که در یک قرارگاه تاکتیکی مشترک (سپاه و ارتش)،نماز جماعت می خواندیم،یک روز هنگام نماز از یکی از سرهنگ های ارتش خواستند که پیش نماز شود.پای سرهنگ به شدت آسیب دیده بود.و او این خواسته را رد کرد.چند نفر از فرمانده هان ما از جمله شهید بروجردی اصرار کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۲۱
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

حسن مرده است

علیرضا نقی زاده

زنی که فرزندش(به نام حسن)،به سفر رفته و از وی خبری نرسیده بود،نزد مردی آمد و گفت: لطفاً جهت رفع نگرانی من تفألی به قرآن مجید بزنید.

آن مرد قرآن را گشود و اتفاقاً این آیه آمد:)طوبی لهم و حسن مآب).و آن مرد به اشتباه آیه را چنین خواند: «طوبی لهم و حسن مات»، یعنی حسن مرده است. زن بیچاره با شنیدن این سخن،ماتم زده شد و از هوش برفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۸
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ

پهلوان مغرور

سید جعفر موسوی

گویند: پهلوانی مغرور که بسیاری از پهلوانها را به زمین زدهبود، در چهار سوی بازار مانند گاو شاخ دراز سر و صدا میکرد و به خود میبالید تا آنکه سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت: ای خدا، همه را زمین زدم، الحال جبرئیلت را بفرست تا او را نیز بر زمین زنم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۶
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۴ ب.ظ

بخیل زیرک

بخیلی به کوزه گری سفارش داد برایش کاسه و کوزه ای را بسازد،کوزه گر پرسید:بر کوزهات چه بنویسم؟بخیل گفت: بنویس:) …فمن شرب منه فلیس منّی… )؛یعنی هر کس ازآن بنوشد، از من نیست!(سوره بقره،ایه249)کوزه گر پرسید: بر کاسهات چه بنویسم؟ بخیل گفت: بنویس:)…و من لم یطعمه فانّه منّی… )؛ یعنی هر کس از آن نخورد ،او از من است.(سوره بقره،ایه249)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۴
مجید کمالی

لطایف قرآنی

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ

خجالت و پشیمانی

یک روز،در زمانی که معاویه حاکم شام بود و همه اعیان شام و جاز و عراق حاضر بودند،عقیل بن ابیطالب،در دمشق معاویه نشسته بود.معاویه بر سبیل ظرافت گفت:ای اهل شام و حجاز و عراق ایا ایه )تبت یدا ابی لهب و تب) را شنیده اید؟

گفتند:بلی.معاویه گفت:ابی لهب عموی عقیل است.

عقیل گفت:ای اهل شام و حجاز و عراق ،ایا ایه )و امراته حمالة الحطب.فی جیدها حبل من مسد) را شنیده اید؟

گفتند: بلی.گفت:این )حمالة الحطب) عمه معاویه است.

معاویه از ظرافت خود پشیمان شد و از آن جواب خجل گشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۲
مجید کمالی