توصیف خلیفه
در منزل والی بصره، بین بهلول وعمربنعطاءعدوی که از نوادگان عمربنخطاب بود، مناظرهای صورت گرفت. پس از بحثهای زیادی که انجام شد،عمرعدوی از بهلول پرسید: «امام تو کیست؟».
در منزل والی بصره، بین بهلول وعمربنعطاءعدوی که از نوادگان عمربنخطاب بود، مناظرهای صورت گرفت. پس از بحثهای زیادی که انجام شد،عمرعدوی از بهلول پرسید: «امام تو کیست؟».
ابنجوزیواعظ، بنابرنظر بعضی از بزرگان، شیعه مذهب بوده و از روی تقیّه، اظهار تسنّن میکرده است.
از او پرسیدند: «خلیفه بلافصل پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، علی ـ علیه السّلام ـ بود یا ابوبکر؟». گفت: «کسی که دخترش در خانهی او بود».مردی، مادری داشت که 300 سال عمر کرده بود و بسیار پیر و فرتوت شده بود به طوری که هر وقت میخواست جائی برود، پسرش با زنبیل او را جابجا میکرد.
در زمانی که ابوهریره از جانب معاویه حاکم مکه بود، مردی مقدار زیادی پیاز به مکه آورده بود تا بفروشد. اما بازار پیاز در مکه کساد بود و کسی از او چیزی نخرید، پیازفروش بیچاره با خود اندیشید که با این وضع کسادی بازار چه کنم؟
مردی از دوستان امیرالمؤمنین، با فضیلت و با ایمان، متأسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و میبایست حد بر وی جاری گردد.
یکی از همسران رسول خدا به نام «ماریه قبطیه» فرزندی به دنیا آورد، که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نام او را ابراهیم نهاد. این پسر مورد علاقه شدید رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ قرار گرفت، اما هنوز هجده ماه از عمر این کودک نگذشته بود که از دنیا رفت.
امام مجتبی(ع) میگویند: در دوران کودکی، شبی بیدار ماندم و به نظاره مادرم زهرا(س) در حالی که مشغول نماز شب بود، گذراندم.
روزی هارون از بهلول پند خواست
بهلول پرسید:دانشمند بزرگ و فیلسوف نامدار، ابوعلیسینا، در هنگامی که به وزارت رسیدهبود، روزی با دبدبه و با جلال و هیمنه صدر اعظمی عبور میکرد، اتفاقاً از کنار مستراحی گذشت که یک کناس و چاه ریزی مشغول تخلیه آن بود. ابوعلی سینا که هوش فوق العاده و قوای حسی ای قوی داشت، دید که گویا کناس شعری را زیر لب زمزمه میکند، خوب گوش فرا داد، شنید که میگوید:
در ایام تحصیل، در یکی از سالها به نجف آباد اصفهان رفته بودیم، آن هم به این علت بود که ماه رمضان بود و درسهای حوزه تعطیل و دوستان ما هم درآنجا تشریف داشتند.
روزی از همین ایام، از عرض خیابان رد میشدم، به وسط خیابان که رسیدم، یک دهاتی جلوی مرا گرفت و گفت: آقا! من یک مسئله ای دارم و از شما جواب آن را میخواهم.