خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

۱۵۵ مطلب با موضوع «لطیفه های تاریخی» ثبت شده است

سر‌قفلی جهنّم

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۳ ب.ظ

یکی از طلبه‌های کشمیری نقل می‌کرد: پس از چند سالی که در ایران بودم، یک سال ماه محرم به کشور خودم بازگشتم. دیدم اوضاع خیلی نا‌آرام است و سالهای گذشته کسانی که در ماه محرم سخنرانی کرده‌‌اند موجب اختلاف شیعه‌ و سنّی شده‌اند و در اثر زد و خورد بین دو فرقه، کشته‌های بسیاری بر جای مانده‌ است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۳
مجید کمالی

روستائی ساده دل

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۴ ب.ظ

چنین گویند که مردی روستائی به بغداد آمد و بر درازگوشی نشسته بود و بزی را که زنگوله در گردن او محکم بسته بود به دنبال او همی دویده سه طرار نشسته بودند. یکی گفت: بروم و آن بز را از روستائی بدزدم و بیاورم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۴
مجید کمالی

روان درمانی

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۳ ب.ظ

امیر سامانی خیلی معروف است که به فلج مبتلا شد و اطباء عاجز ماندند و بعد آمدند محمد زکریای رازی را از بغداد ببرند و وقتی خواستند او را از ماوراءالنهر عبور بدهند جرأت نمی‌کردکه از دریا عبور کند وبالأخره به زور او را بردند و مدتها هم مشغول معالجه شدو قادر نشد، بعد به امیر گفت: که آخرین معالجه من که از همه اینها مؤثرتر است معالجه دیگری است . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۳
مجید کمالی

دعا و لبیک خدا

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ

مردی بود عابد و همیشه با خدای خویش راز و نیاز می‌نمود و داد الله الله داشت. 

روزی شیطان بر او ظاهر شد و وی را وسوسه کرد و به او گفت:
ای مرد، این همه که تو گفتی، الله الله، سحرها از خواب خوش خویش گذشتی و بلند شدی و با این سوز و درد، هی گفتی: «الله،الله،الله» آخر یک مرتبه شد که تو لبیک بشنوی؟ تو اگر در خانه هر کس رفته بودی و این اندازه ناله کرده بودی، لااقل یک مرتبه جوابت را داده بودند. این مرد دید ظاهراً حرفی است منطقی! 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۲
مجید کمالی

خشم نگیر!

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۱ ب.ظ

مردی از اعراب به خدمت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمد و از او نصیحتی خواست، رسول اکرم در جواب او یک جمله کوتاه فرمود وآن این‌که: ‌«لا تغضب» خشم نگیر! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۱
مجید کمالی

خدا دیدنی است یا نه

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۴۰ ب.ظ

روزی گذر بهلول به در خانه ابوحنیفه افتاد. ابوحنیفه مشغول تدریس بود. و در ضمن سخنانش می‌گفت حضرت صادق علیه السلام چند مطلب بیان می کند که من آنها را نمی پسندم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۴۰
مجید کمالی

حساسیت بی جا

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۳۹ ب.ظ

در یکی از شهرستانها تاجری بود خیلی مقدس، و تنها یک پسر خداوند به او داده بود. 

آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعاً لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر نیز بار آمده بود، این پسر کم‌کم جوانی برومند شد. جوانی، راحتی، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده و او را جوانی هرزه بار آورده بود، پدر بیچاره خیلی ناراحت بود و پسر به سخنانش هرگز گوش نمی‌داد، و از طرفی چون یگانه فرزند پدر بود، پدر حاضر نمی‌شد طردش کند، می‌سوخت و می‌ساخت. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۹
مجید کمالی

حتی جسد پدر را فروخت

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۳۸ ب.ظ

مرحوم آقای محقق که از طرف حضرت آیت الله العظمی بروجردی به آلمان رفته بودند، داستانی را نقل کرده بودند که خیلی عجیب است و آن از این قرار است که فرموده بودند: 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۸
مجید کمالی

چقدر حاجی کم است

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۳۷ ب.ظ

موسم حج بود، امام سجاد(ع) نیز به مکه مشرف شده بودند، یکی از همراهان آن حضرت نگاهی به صحرای عرفات انداخت، دید چندین هزار هزار نفر از مردم درآن صحرا موج می‌زنند، با خوشحالی به امام(ع) عرض کرد: 

الحمدالله، چقدر امسال حاجی زیاد است! 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۷
مجید کمالی

توصیف خلیفه

يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۳۶ ب.ظ

در منزل والی بصره، بین بهلول وعمربن‌عطاء‌عدوی که از نوادگان عمر‌بن‌خطاب بود، مناظره‌ای صورت گرفت. پس از بحثهای زیادی که انجام شد،عمر‌عدوی از بهلول پرسید: «امام تو کیست؟». 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۶
مجید کمالی