خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال

بانک لطیفه های حلال

خنده ی حلال
پیوندهای روزانه

۱۱۵ مطلب با موضوع «داستانهای آموزنده» ثبت شده است

دو داستان طنز از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۳۷ ب.ظ

دو داستان طنز از زبان مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی

*درخت گردو
شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می‌گفت: «خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمی‌فهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار داده‌ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته‌های کوچک! » همین‌طور که داشت با خدا درددل می‌کرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینی‌اش خون آمد. او به خودش آمد و گفت: «خدایا! کارت درست است. اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می‌آمد!»

 

*قاطر و آسیاب
شخصی وارد یک آسیاب گندم شد. دید به جای اینکه یک انسان گندم‌ها را آسیاب کند چوب آسیاب به گردن یک قاطر بسته شده. قاطر می‌چرخید و آسیاب کار می‌کرد اما به گردن قاطر یک زنگوله آویزان بود. از صاحب آسیاب پرسید: «برای چه به گردن قاطرت زنگوله بسته‌ای!» آسیابان گفت: «برای اینکه اگر ایستاد بفهمم و متوجه شوم که آسیاب کار نمی‌کند». آن شخص دوباره پرسید: «خب! اگر قاطر ایستاد و سرش را تکان داد، از کجا می‌فهمی؟» آسیابان گفت: «برو این پدر سوخته‌بازی‌ها را به قاطر من یاد نده!»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۳۷
مجید کمالی

لطایف ادبی(1)

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۱۹ ب.ظ

نقیضه های شعری

 

غرض از این اشعار
 

 

گوش و هوش و دل و جان، یک نفسی با من دار
تا بدانی که غرض چیست مرا، زین اشعار

من دگر بهر تو یک سفره بسازم اکنون
کاشتها آوردت گر تو بخوانی یک بار

ابتدا می کنم این سفره به نام غفّار
که کریم است و رحبم و غفور و ستّار

چند فصلی، صفت نعمت او خواهم گفت
تا به جان شکر بگویی تو یکی را ز هزار(1)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۹
مجید کمالی

لطایف ادبی(2)

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۱۶ ب.ظ

خلیفه حاضر جواب

 

در زمان یکی از خلفای بغداد، شخصی به نام کثیر به سبب گناهی که مرتکب شده بود، در زندان خلیفه به سر می برد. روزی به خلیفه نوشت: «یعفوا عن کثیرٍ.»(1) خلیفه هم آیه ای دیگر نوشت: «لا خیر فی کثیرٍ»!(2و3)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۶
مجید کمالی

لطایف و حکایتهای اخلاقی

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ب.ظ

حنین ، کفش دوزی از هل حیره بوده است ، مردی اعرابی خواست از او موزه ای بخرد، در بهای آن چند بار حرف در میانشان ردّ و بدل شد، سرانجام اعرابی با آن همه چانه زدن موزه را نخرید و حنین سخت در غضب شد و بر سر آن شد که اعرابی را نیز به خشم آورد. چون اعرابی رهسپار شد، حنین از سوی دیگر رفته یک لنگه کفش را بر سر راه وی انداخت ، و پیش رفته لنگه دیگر را نیز بر سر راه وی نهاد، و خود در کناری کمین کرده بنشست . چون اعرابی به لنگه نخستین برخورد کرد، گفت : این لنگه کفش چه قدر شبیه به کفش حنین است ، اگر آن لنگه دیگر با این بود می گرفتمش ، چون پیش رفت و به لنگه دیگر رسید پشیمان شد که لنگه پیشین را ترک گفته است ، از شتر فرود آمد و زانویش ‍ را ببست و برای گرفتن موزه اول برگشت ، حنین فرصت کرده شتر را با آن چه بر او بود در ربود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۰۹
مجید کمالی

هجرت از گناه

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۹ ب.ظ

فضیل بن عیاض یکی از دزدان معروف بود، به طوری که مردم از دست او خواب راحت نداشتند. 

یک شب از دیوار خانه ‌ای بالا می‌رود، روی دیوار می‌نشیند تا به قصد ورود در منزل پایین برود،
اتفاقاً آن خانه از مرد عابد و زاهدی بود که شب زنده‌داری می‌کرد، نماز شب می‌خواند، دعا می‌خواند، اما در این لحظه به قرآن خواندن مشغول بود، صدای حزین قرآن خواندنش به گوش می‌رسید، ناگهان این آیه را تلاوت کرد: «الم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله» آیا وقت آن نرسیده که مدعیان ایمان، قلبشان برای خدا نرم و آرام شود؟ یعنی تا کی قساوت‌ قلب، تا کی تجری‌ عصیان، تا کی پشت به خدا کردن؟ آیا وقت رو برگرداندن از گناه و رو کردن به سوی خدا نرسیده است. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۹
مجید کمالی

قهرمان کیست؟

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۲۳ ب.ظ

پوریای ولی یکی از پهلوانان معروف دنیاست، و ورزشکاران هم او را مظهر فتوت و مردانگی و عرفان می‌دانند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۳
مجید کمالی

زنجیرهای شیطان

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۲۰ ب.ظ

خواب معروفی نقل می‌کنند که در زمان شیخ انصاری یک کسی خواب دید که شیطان در نقطه ‌ای (قضیه مربوط به نجف است) تعداد زیادی افسار همراه خودش دارد، ولی افسارها مختلف است، بعضی از افسارها خیلی شل است، طناب بسیار ضعیفی را به‌ صورت افسار درآورده است، یکی دیگر افسار چرمی، یکی دیگر زنجیری، زنجیرهای مختلف و بعضی از زنجیرها خیلی کلفت است. در میان اینها یک افسار خیلی کلفت و زنجیرقوی بود که خیلی جالب بود. از شیطان پرسید: اینها چیست؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۰
مجید کمالی

عفو در وقت قدرت

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ب.ظ

شخصی یهودی آمد خدمت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و مدعی شد که من از شما طلبکارم، و الان در همین کوچه بایستی طلب مرا بدهی. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۸
مجید کمالی

عاشق علم

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۷ ب.ظ

مرحوم سید محمد‌باقر اصفهانی، شب زفافش بود، زنها وارد اطاق عروس و داماد شدند، مرحوم سید فوراً از اطاق خارج گردید و به اطاق دیگری رفت. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۷
مجید کمالی

صبر بر مصیبت

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

ابو طلحه یکی از یاران رسول خدا است. زنی با ایمان داشت به نام امّ‌ سلیم. این زن و شوهر پسری داشتند که مورد علاقه هر دو بود. ابوطلحه، پسر را سخت دوست می‌داشت. پسر بیمار شد، بیماریش شدّت یافت، به مرحله ‌ای رسید که امّ‌ سلیم دانست کار پسر تمام است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۱۶
مجید کمالی